خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ صادق وفایی: کتاب «مأموریت ویژه آیت الله»، نوشته رضا طاهرخانی تیرماه ۱۴۰۲ توسط شرکت چاپ و نشر بین الملل منتشر و روانه بازار نشر شد.
مؤلف کتاب پیشرو میگوید اینکتاب را برای نسلی نوشته که امام خمینی (ره) را ندیده و شناختش از اینشخصیت تاریخی با اینآسیب روبروست که توصیف امام را بهعنوان مؤثرترین شخصیت خاورمیانه حتی جهان، بهصورت کلیشهای حتی ملالآور و تکراری و پرتملق از زبان رسانههای حاکمیتی شنیده است. طاهرخانی میگوید جوان یا نوجوان امروز در شناخت «آیتالله» قلمهایی را دیده که نتوانستهاند شیفتگی خود را نسبت به او پنهان کنند و درگیر جانبداری شدهاند. بنابراین گاه با توصیفات و جملات شیفتهوار این درک را از مخاطب گرفتند که دریابد شخصیت واقعی امام چگونه است؟
قسمت اول مرور و برررسی مطالب کتاب مورد اشاره پیشتر منتشر شد که در پیوند زیر قابل دسترسی و مطالعه است؛
* «کارتر مثل معاویه است/طرح ترور فرانسوی آیتالله توسط ساواک رد شد»
در ادامه مشروح قسمت دوم اینمرور و بررسی را میخوانیم؛
* راهپیمایی تاسوعا و کنفرانس گوادالوپ میخهای آخر تابوت حکومت پهلوی
راهپیمایی روز تاسوعای ۱۳۵۷ بزرگترین راهپیمایی ضدشاهنشاهی بود و به گفته حسین فردوست رییس دفتر ویژه اطلاعات شاه، محمدرضا پهلوی آن روز با مشاهده حضور میلیونی مردم از هلیکوپتر، تصمیم به خروج از کشور گرفت. نویسنده «ماموریت ویژه آیتالله» هم میگوید در تکمیل نظر فردوست باید دانست تصمیم شاه برای رهاکردن کشور و سلطنت، وقتی حتمی شد که با دریافت سینگالهای کنفرانس گوادالوپ (با حضور سران آمریکا، انگلستان، فرانسه و آلمان غربی) دانست غرب بهویژه آمریکا دیگر از از او حمایت نمیکند. راهپیماییهای تاسوعا و عاشورا هم کابینه ازهاری را نابود کرد.
* ماموریت هایزر در تهران و پایان ماموریت شاه
طاهرخانی میگوید طبق اسناد آمریکا و انگلستان، میتوان گفت ایندو قدرت غربی تا آبان ۵۷ به بقای شاه امید داشتند. ژنرال رابرت هایزر مستشار عالیرتبه آمریکایی روز ۱۴ دی بهطور محرمانه وارد تهران شد. او معاون فرماندهی سازمان ناتو بود و بهگفته خودش فرماندهان ارتش ایران را ترغیب کرد طرحهای لازم را برای کودتا علیه انقلاب تهیه کنند. سالیوان سفیر آمریکا در ایران معتقد بود باید بختیار را حذف کرده و بهطور مستقیم سراغ مهدی بازرگان رفت. تیمسار عباس قرهباغی آخرین رییس ستاد بزرگ ارتشتاران هم در کتاب خاطرات خود از جلسات با هایزر نوشته و میگوید هایزر در آنمقطع گفت «دولت آمریکا دیگر از اعلیحضرت پشتیبانی نمیکند. مسافرت ایشان ضروری است و نهتنها دولت آمریکا بلکه دولتهای غربی هم دیگر از ایشان پشتیبانی نمیکنند. به اینترتیب اینگفته هایزر را میتوان در یکنیمخط خلاصه کرد: «جمعبندی قطعی غرب از پایان ماموریت شاه»
وقتی تصمیم میگیرد، قاطعانه از آن دفاع میکند. در جلسات انفرادی با غربیها یا آنها که تمایلی به غرب دارند، خمینی بسیار بیتفاوت است و عکسالعملی در مقابل مطالب مورد بحث ندارد. اگر مطلبی میخواهد بگوید به روش معمول خود قاطعانه بیان میدارد. مذاکره بهروش معمول با خمینی مفهومی ندارد. در او جایی برای سازش و مصالحه به چشم نمیخورددر طرف دیگر میدان، آیتالله خمینی تهدید کودتا را یکبلوف سیاسی برای وادار کردن نهضت به مذاکره و مسامحه عنوان کرد. او در بدو ورود به ایران، گفت: «خود شاه شاه سابق به وسایل پیغام داد که من مملکت را تسلیم شما می کنم و من همین شاهی باشم در صورت و همه کارها دست شما باشد و من به او اعتنایی نکردم و این قدرت الهی بود که ما را کمک میکرد.»
هایزر در خاطراتش در کتاب «ماموریت در تهران»، اعتراف کرده در زود و خوردهای خونین حوالی میدان ۲۴ اسفند (انقلاب) دستور تیراندازی را او صادر کرده بود. اینژنرال آمریکایی وقتی به ایننتیجه رسید که حتی کودتا هم امکانپذیر نیست، روز ۱۴ بهمن تهران را با یک هواپیمای نظامی ترک کرد و در اشتودگارد به انتظار نشست تا فرجام انقلاب را ببیند.
* گزارش سفارت آمریکا از شخصیت آیتالله
در همانروزها سفارت آمریکا در گزارشی به واشنگتن، شخصیت آیتالله خمینی را اینگونه توصیف کرد: «روش اتخاذ تصمیم خمینی آرام و سنجیده است. او با صبر بیپایان، همه نقطهنظرها را گوش میکند و به هنگام اتخاذ تصمیم، تنها و بدون واسطه اقدام مینماید. وقتی تصمیم میگیرد، قاطعانه از آن دفاع میکند. در جلسات انفرادی با غربیها یا آنها که تمایلی به غرب دارند، خمینی بسیار بیتفاوت است و عکسالعملی در مقابل مطالب مورد بحث ندارد. اگر مطلبی میخواهد بگوید به روش معمول خود قاطعانه بیان میدارد. مذاکره بهروش معمول با خمینی مفهومی ندارد. در او جایی برای سازش و مصالحه به چشم نمیخورد. احتمال این که کسی بتواند عقاید خمینی را به مقدار قابل توجهی تعدیل کند، بسیار کم است زیرا او به اینگونه افراد به دید تحقیر و سوءظن مینگرد.»
آمریکاییهای حاضر در تهران در گزارش دیگری به مافوقهای خود در واشنگتن اعلام کردند: «خمینی قادر است در عرض چند ساعت با یک فرمان، نیم میلیون از مردم را به خیابانها بکشاند. او علاوه بر ایجاد نظم، خواستار آن است که مردم را هرچه زودتر به سر کار خود برگرداند و برای آنان یک زندگی آبرومند و حتی افزایش سطح زندگی آنان را براساس مقیاسهای محلی تامین کند. ما چیزی که با آن خمینی را تهدید کنیم نداریم مخصوصا در سیاست مربوط به خاورمیانه خمینی نیرویی خواهد شد که ما ناچاریم آن را به حساب بیاوریم.»
* پیشبینی سازمان سیا در سال ۳۷ از سقوط شاه
حالا که صحبت از گزارشهای آمریکاییهای مقیم ایران به بالادستیهایشان در آمریکاست، بد نیست به گزارش دیگری هم اشاره کنیم که سال ۱۳۳۷ مخابره شده بود. اینگزارش توسط سازمان سیا تهیه و برای شورای امنیت ملی آمریکا ارسال شد که در آن نوشته شده بود: «رژیم کنونی در ایران به احتمال زیاد دوام چندانی نخواهد داشت.»
اینتحلیل مبتنی بر ویژگیهای شخصی شاه نوشته شده بود. و حباب رفاه عده اندکی از شهرنشیان تهرانی باعث نشده بود حقیقت در آن کتمان شود. چون بسیاری از مردم حتی تهران بهعنوان پایتخت تمدن بزرگی که شاه میساخت، تا اواسط دهه ۱۳۵۰ با مشکلات معیشتی زیادی دست و پنجه نرم میکردند و آب و برق و سوخت جزو مشکلات روزمرهشان بود. در مقابل، آیتالله هم بر اینباور بود که خرابیها و عقبماندگیها، برنامهریزیشدهاند تا غرب و آمریکا بازار مناسبی در ایران داشته باشند. او همچنین انجام اصلاحات را نمونهای از توطئه برای فروپاشی کشاورزی ایران و وابستگی عنوان میکرد.
تزلزل حکومت شاه در دهه پیش از پیروزی انقلاب، نکتهای بود که امام خمینی (ره) هم مطرح کرده بود. او روز ۷ اسفند ۱۳۴۱ وقتی طلبههای قم و تهران برای تبریک عید فطر به منزلش رفتند، گفت: «اینها تصور میکنند با این سرنیزههای پوشیده میتوانند حکومت متزلزل خود را ترمیم و به آن ادامه دهند.» و مشخص است که بیان چنینجملات و عباراتی در اوج قدرت محمدرضا پهلوی که حتی علمای کشور، او را اعلیحضرت میخواندند، میتوانست چه عوارضی داشته باشد! عصر همانروز بود که غلامرضا تختی کشتیگیر و ورزشکار محبوب به قم رفت و طبق اسناد ساواک، مردمی که از منزل آیتالله خمینی (ره) برمیگشتند، از او دعوت کردند به دیدار آیتالله و آیتالله شریعتمداری برود. تختی هم اینخواسته را اجابت کرد.
* تحلیل مطبوعات جهان از پیروزی انقلاب؛ قدرتهای بزرگ غرب تحقیر شدند!
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، قدرتها و مطبوعات غربی، آن را از نظر نمادین، نخستین پیروزی مسلمین بر غرب از قرن ۱۶ به اینسو عنوان کردند. تحلیلگر مجله تایمز لندن نوشت: «برای نخستین بار یککشور مسلمان بهطور موفقیتآمیزی قدرتهای بزرگ غرب را به مبارزه طلبید آنها را تحقیر کرد و به منافع مادیشان خسارت وارد آورد.» نشریه ژئوپلیتیکال هم نوشته اسلام، عامل هدایتکننده اینانقلاب بود و هیچیک از ایسمهای غربی در آن نقش نداشتند.
* تصمیمات برقآسای آیتالله از دید هنری کسینجر
هنری کسینجر یکی از سیاستمداران موذی و زیرک یهودی آمریکاست که در روزهای پیروزی انقلاب، مشاور وقت رییسجمهور آمریکا بود. او پس از پیروزی انقلاب گفت: «آیتالله خمینی غرب را با بحران جدی برنامهریزی مواجه کرد. تصمیمات او آنچنان رعدآسا بود که مجال هر نوع تفکر و برنامهریزی را از سیاستمداران و نظریهپردازان سیاسی میگرفت. او با معیارهای دیگری غیر از معیارهی شناختهشده در دنیا سخن میگفت و عمل میکرد؛ گویی از جای دیگری الهام میگرفت.»
کسینجر که در برههای دیگر، وزیر امور خارجه آمریکا بود، در خاطراتش سقوط شاه را بزرگترین شکست آمریکا پس از جنگ جهانی دوم خوانده است.
استفانلی ترنر رییس وقت سازمان سیا هم در مواجهه با پیروزی انقلاب گفت: سازمان سیا در پیشبینی دو مساله شکست خورد: اول، شکلگیری گروههای مردمی مخالف شاه با رهبری یکرهبر ۷۵ ساله تبعیدی و دوم، سرعت پیروزی انقلابیون بر ساختاری با آن ارتش قوی که توسط آمریکا طراحی و تجهیز شده بود.
شیخ حسن روحانی بهعنوان سخنران در اینمراسم از سختیهای آیتالله خمینی در دوران دوری از وطن سخن گفت و آن را با دشواریهای حضرت ابراهیم (ع) مقایسه کرد. او در سخنرانی خود گفت: «همانطور که خداوند در اواخر زندگی حضرت ابراهیم به او لقب امامت داد، شایسته است که آیتالله خمینی را امام بخوانیم.»* اطلاق لقب «امام» برای آیتالله از کجاست؟
روز ۸ آبان سال ۱۳۵۶ آیتالله مرتضی مطهری یکی از مجالس ترحیم شهید سیدمصطفی خمینی را در مسجد ارک تهران منعقد کرد. شیخ حسن روحانی بهعنوان سخنران در اینمراسم از سختیهای آیتالله خمینی در دوران دوری از وطن سخن گفت و آن را با دشواریهای حضرت ابراهیم (ع) مقایسه کرد. او در سخنرانی خود گفت: «همانطور که خداوند در اواخر زندگی حضرت ابراهیم به او لقب امامت داد، شایسته است که آیتالله خمینی را امام بخوانیم.»
به اینترتیب، «آیتالله» یا «آقای خمینی» از آنروز به بعد با لقب «امام خمینی» خوانده شد.
* پیام امام در آبان ۵۱ برای ارتشیها
آیتالله، روز ۱۹ آبان ۱۳۵۱ پیامی به مردم ایران داشت که انتهای آنپیام، مربوط به نیروهای ارتش بود و آنها را مخاطب قرار داده بود. او در آنفراز از پیام خود خطاب به نیروهای نظامی و ارتش، آنها را سربازان امام زمان (عج) خواند و گفت: «شما ای سربازان غیور ولیعصر که به سربازخانهها کشیده شدهاید، با کمال شجاعت تعلیمات نظامی را تحکیم کنید، باشد که چون حضرت موسی که در آغوش فرعون بزرگ شد و اساس ظلم و جور او را در هم پیچید، شما هم روز مناسبی تحت دستور مقام صالحی بتوانید این دستهای خبیث را قطع و این ریشههای فساد و ظلم را از بیخ و بن برآورید.»
* وقتی هویدا به جمهوری اسلامی رای داد
پس از پیروزی انقلاب و تلاش برای برگزاری رفراندوم جمهوری اسلامی ایران، گروههای ضدانقلاب حداکثر تلاش خود را برای تحریم انتخابات بهکار بستند. از برخی مناطق و حوزههای رایگیری گزارش میرسید چریکهای فدایی خلق، مجاهدین خلق و گروههای چپ و رادیکال، دست به امحای برگههای رای زدهاند.
در آنشرایط امیرعباس هویدا نخستوزیر سابق رژیم پهلوی که پیش از انقلاب توسط حکومت وقت در بازداشت محترمانه به سر میبرد، و پس از انقلاب دستگیر و زندانی شده بود، در زندان درخواست کرد اجازه شرکت در رفراندوم را گرفته و رای دهد. در نتیجه رای خود را به جمهوری اسلامی ایران داد و آن را در صندوق انداخت.
در آمارگیریهای رفراندوم، ۹۴ درصد واجدین شرایط در انتخابات شرکت کردند که ۹۸ و ۲ دهم درصد از آنها رای «آری» به جمهوری اسلامی را در صندوق انداختند. آیتالله خمینی هم در واکنش گفت «انقلاب اسلامی ایران بیهیچریب و شکی، زمینهساز حکومت عدل اسلامی در سراسر جهان خواهد بود.» او با اشاره به روز ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ و رای آری مردم به جمهوری اسلامی گفت: «اینیومالله پربرکت سرآغاز حیات واقعی اسلام در عصر دنیامداران و دنیا پرستان است.»
ادامه دارد...
نظر شما